متیل سولفونیل متان (MSM)

متیل سولفونیل متان (MSM)

متیل سولفونیل متان (Methylsulfonylmethane) یک ترکیب ارگانیک حاوی گوگرد است که به طور طبیعی در میوه‌ها، سبزیجات، حبوبات، حیوانات و در انسان‌ها به مقدار کم یافت می‌شود. همچنین این ترکیب در گیاهانی از جمله دم اسب (Equisetem arvense) وجود دارد. متیل سولفونیل متان (MSM) یک متابولیت دی‌ متیل‌ سولفوکسید (DMSO) است و برخی از خواص مشابه DMSO را نیز دارد MSM .یک ترکیب جامد محلول در آب است و با نام‌های دیگر مانند بیس ‌متیل سولفونیل متان یا متیل‌ سولفون شناخته می‌شود.

عملکرد و فارماکولوژی

در مورد فارماکوکینتیک MSM در انسان‌ها اطلاعات کمی موجود است. مشاهده شده، هنگامی که MSM به خوکچه‌‌های هندی خورانده می‌شود، گروه سولفور MSM با متیونین و سیستئین پروتئین‌ها ترکیب می‌شود. در مطالعه‌ای که روی یک مرد 62 ساله با استفاده از اسپکتروسکوپی رزونانس مغناطیسی پروتون انجام شد، پس از خوردن MSM، این ماده در مغز فرد آشکار گردید. بنابراین به نظر می‌رسد که MSM جذب خون می‌شود و می‌تواند از سد مغزی عبور کند.

کاربرد و اندیکاسیون

موارد کاربرد ذکرشده برای MSM عبارتند از: تسکین درد، به ویژه در آرتریت، تنظیم سیستم ایمنی در اختلالات خودایمنی، ترمیم عضله، کمک به خواب و درمان دیابت. همچنین مطالعات بسیار مقدماتی نشان می‌دهند که MSM ممکن است اثرات ضد سرطانی داشته باشد.

  • موارد منع مصرف:

افرادی که حساسیت شناخته‌شده به محصولات حاوی MSM دارند، نباید از آن استفاده کنند.

  • موارد احتیاط:

زنان باردار و مادران شیرده باید از مصرف MSM اجتناب کنند.

  • عوارض جانبی:

عوارض جانبی گزارش‌شده شامل تهوع، اسهال و سردرد است.

  • اوردوز:

هیچ گزارشی از مصرف بیش از حد این ماده وجود ندارد.

  • دوز و نحوه مصرف:

دوزهایی که معمولاً برای MSM استفاده می‌شود، بین 1 تا 3 گرم در روز است.

نتیجه‌گیری

در حالی که شواهد کافی برای اثبات تمام اثرات درمانی MSM در بیماری‌ها و مشکلات مختلف بدن وجود ندارد، تحقیقات مقدماتی حاکی از آن است که این ترکیب ممکن است در تسکین درد، تقویت سیستم ایمنی، و بهبود سلامت عمومی مؤثر باشد. تحقیقات بیشتر در این زمینه برای درک بهتر اثرات MSM و کاربرد آن در درمان بیماری‌های مختلف ضروری است.

سیلیکون در بدن: ویژگی‌ها، عملکرد و کاربردها

سیلیکون در بدن: ویژگی‌ها، عملکرد و کاربردها

سیلیکون یکی از عناصر کلیدی و پرکاربرد در طبیعت است که معمولاً با فناوری و مواد صنعتی مرتبط می‌شود. اما آیا می‌دانستید که این عنصر نقشی اساسی در عملکرد بدن انسان نیز ایفا می‌کند؟ سیلیکون، علاوه بر اینکه در تقویت ساختار استخوان‌ها و بافت‌های پیوندی نقش دارد، می‌تواند به بهبود سلامت پوست، مو و حتی تنظیم فرآیندهای زیستی کمک کند. با اینکه اغلب به مواد معدنی مانند کلسیم و آهن توجه بیشتری می‌شود، سیلیکون نیز به‌عنوان یک ریزمغذی ضروری شناخته شده است. در این مقاله به بررسی جامع ویژگی‌ها، عملکرد و کاربردهای سیلیکون در بدن انسان می‌پردازیم و اهمیت آن را در حفظ سلامت کلی بدن آشکار می‌سازیم.

ویژگی‌ها و جایگاه سیلیکون

سیلیکون، با عدد اتمی 14 و نماد شیمیایی Si، یک عنصر غیر فلزی است. در جدول تناوبی، سیلیکون در گروه مشابهی با کربن قرار دارد و وابستگی نزدیکی نیز به آن دارد. این عنصر یکی از فراوان‌ترین مواد در پوسته زمین است و معمولاً در ترکیب با اکسیژن و به شکل سیلیکات‌ها یافت می‌شود.

نقش سیلیکون در بدن

سیلیکون به عنوان یک ماده مغذی ضروری برای گیاهان و حیوانات شناخته می‌شود. مطالعات روی جوجه‌ها و موش‌های صحرایی نشان داده‌اند که کمبود سیلیکون می‌تواند تأثیرات منفی بر ساختار استخوان‌ها و غضروف‌ها داشته باشد. برای مثال، در حیواناتی که رژیم غذایی آن‌ها سیلیکون کمی داشته، ناهنجاری‌هایی در ساختار جمجمه و استخوان‌های بلند مشاهده شده است.

منابع غذایی سیلیکون

میزان دریافت روزانه سیلیکون در انسان‌ها معمولاً بین 20 تا 50 میلی‌گرم است. غلات کامل و تصفیه‌نشده با محتوای فیبر بالا از جمله منابع غنی سیلیکون هستند؛ در حالی که غذاهای حیوانی این ماده را به میزان کمتری تأمین می‌کنند. سیلیکون موجود در رژیم غذایی عمدتاً به شکل سیلیکا (اکسید سیلیکون) است که جذب محدودی دارد.

عملکرد و جذب سیلیکون در بدن

سیلیکون بیشتر در بافت‌های پیوندی بدن مانند استخوان‌ها، تاندون‌ها، نای، آئورت، پوست، مو و ناخن تجمع می‌یابد. با این حال، جذب سیلیکون از رژیم غذایی به نوع ترکیب آن مرتبط است و تفاوت زیادی میان اشکال مختلف آن وجود دارد. این عنصر عمدتاً از طریق ادرار از بدن دفع می‌شود.

موارد منع مصرف و احتیاط

افرادی که به محصولات حاوی سیلیکون حساسیت دارند، نباید از آن استفاده کنند. همچنین، مصرف بیش از حد سیلیکون می‌تواند منجر به تشکیل سنگ‌های کلیوی شود. افراد مبتلا به سنگ‌های کلیوی باید در استفاده از مکمل‌های سیلیکون احتیاط کنند و پیش از مصرف با پزشک مشورت نمایند.

دوز و نحوه مصرف سیلیکون

اطلاعات کافی برای تعیین دوز مرجع رژیمی (DRIs) سیلیکون در دسترس نیست. این عنصر معمولاً به شکل سیلیکا یا تری‌سیلیکات منیزیم در مکمل‌ها وجود دارد. علاوه بر این، ساقه گیاه دم اسب به‌عنوان یک منبع طبیعی سیلیکون در طب سنتی و داروهای هومئوپاتیک استفاده می‌شود.

نتیجه‌گیری:

سیلیکون در بدن انسان فراتر از یک عنصر معدنی ساده عمل می‌کند؛ این عنصر به‌طور مستقیم در تقویت استخوان‌ها، سلامت بافت‌ها و زیبایی پوست و مو تأثیرگذار است. اگرچه پژوهش‌ها درباره کاربردهای دقیق آن هنوز در حال تکمیل هستند، شواهد اولیه نشان می‌دهند که مصرف مناسب سیلیکون می‌تواند به پیشگیری از برخی مشکلات مرتبط با استخوان و مفاصل کمک کند. آگاهی از منابع غذایی غنی از سیلیکون و استفاده درست از مکمل‌های آن، می‌تواند راهکاری موثر برای بهبود سلامت کلی بدن باشد. این عنصر کم‌نظیر، پلی میان علم و سلامت انسان است که پتانسیل‌های آن هنوز به‌طور کامل کشف نشده است.

حافظه در سلولهای غیر مغزی: شگفتی علم در بدن انسان

حافظه در سلولهای غیر مغزی: شگفتی علم در بدن انسان

حافظه، که همواره با مغز و نورون‌های عصبی مرتبط بود، اکنون با یافته‌های علمی جدید در حال دگرگونی است. مطالعات نشان می‌دهد که سلولهای غیر مغزی نیز می‌توانند نقشی مشابه با نورون‌ها در ذخیره و بازیابی اطلاعات ایفا کنند. این یافته‌ی شگفت‌انگیز، درک ما از فرآیندهای یادگیری و حافظه را از محدوده مغز فراتر برده و به سایر سلولهای بدن گسترش داده است. این پژوهش‌ها نه‌تنها چشم‌اندازهای جدیدی در علم حافظه باز کرده‌اند، بلکه می‌توانند در آینده راهکارهای نوینی برای درمان اختلالات مرتبط با حافظه ارائه دهند. در این مقاله، به بررسی نقش حافظه در سلولهای غیر مغزی و اهمیت آن در بدن انسان می‌پردازیم.

خاطرات تنها در مغز نیستند

مطالعات جدید نشان داده‌اند که حافظه و یادگیری محدود به سلولهای مغزی نیستند. پژوهشی بر روی سلولهای غیر مغزی مانند بافت کلیه و عصبی نشان می‌دهد که این سلولها نیز می‌توانند اطلاعات را ذخیره کرده و به یاد بیاورند. این یافته‌ها افق جدیدی برای درک فرآیندهای حافظه و یادگیری و همچنین درمان اختلالات مرتبط ایجاد کرده‌اند.

حافظه در سلولهای غیر مغزی: مشابهت با نورون‌ها

این تحقیق بر عملکرد حافظه در سلولهای غیر مغزی تمرکز داشت و نشان داد که سلولهایی خارج از مغز نیز می‌توانند فرآیندهای مشابه نورون‌ها را از خود نشان دهند. این سلولها قادر به ذخیره و بازخوانی اطلاعات به‌طور مؤثر هستند. چنین کشفی ما را به این باور می‌رساند که یادگیری و حافظه تنها به مغز محدود نمی‌شوند و دیگر سلولهای بدن نیز در این فرآیندها نقشی اساسی دارند.

  • یادگیری با تأثیر «اثر فاصله‌گذاری»

یکی از محورهای کلیدی این پژوهش، بررسی نقش ویژگی عصبی معروف به «اثر فاصله‌گذاری» بود. این اثر نشان می‌دهد که اطلاعات در صورت مطالعه با فواصل زمانی معین، بهتر در ذهن باقی می‌مانند. دانشمندان بررسی کردند که آیا سلولهای غیر مغزی نیز می‌توانند از این الگو پیروی کنند.

در این آزمایش، دو نوع سلول غیر مغزی (یکی از بافت کلیه و دیگری از بافت عصبی) در معرض پالس‌های شیمیایی مشابه با سیگنال‌های نوروترنسمیتر قرار گرفتند. نتیجه نشان داد که این سلولها همان ژن «حافظه» را که در نورون‌ها فعال می‌شود، فعال کردند.

  • چگونه حافظه در سلولهای غیر مغزی شبیه‌سازی شد؟

برای ردیابی این فرآیند، پژوهشگران از مهندسی ژنتیک استفاده کردند تا این سلول‌ها پروتئینی درخشان تولید کنند که فعالیت ژن حافظه را نشان می‌داد. این ابزار به دانشمندان اجازه داد تشخیص دهند که آیا ژن حافظه در پاسخ به پالس‌های شیمیایی فعال شده یا خیر.

نکته جالب این بود که سلولهای غیر مغزی توانستند تفاوت بین پالس‌های شیمیایی تکراری و طولانی‌مدت را تشخیص دهند. مشابه نورون‌ها، آن‌ها هنگامی که پالس‌ها با فواصل زمانی مشخص ارسال می‌شدند، ژن حافظه را برای مدت طولانی‌تر و با شدت بیشتری فعال کردند.

یافته‌ها و پیامدهای آن برای سلامت و یادگیری

این پژوهش، که توسط تیمی از دانشمندان دانشگاه نیویورک انجام شد، نشان داد که توانایی یادگیری از الگوهای فاصله‌دار ممکن است یک ویژگی بنیادی در سلولهای بدن باشد. این یافته‌ها نشان می‌دهند که حافظه و یادگیری نه‌تنها محدود به مغز نیست، بلکه در سطح سلولی نیز قابل مشاهده است.

طبق اظهارات نیکولای کوکوشکین، از نویسندگان اصلی این پژوهش، درک این موضوع می‌تواند روش‌های نوینی برای بهبود یادگیری و درمان اختلالات حافظه ارائه دهد. علاوه بر این، این یافته‌ها ممکن است تأثیر عمیقی بر درمان بیماری‌هایی مانند دیابت یا سرطان داشته باشند، زیرا سلول‌ها می‌توانند الگوهای مرتبط با داروها یا رژیم‌های غذایی را به یاد آورند.

نتیجه‌گیری: یادگیری فراتر از مرزهای مغز

این تحقیق نشان می‌دهد که فرآیند یادگیری و حافظه تنها به سلولهای عصبی محدود نمی‌شوند و دیگر سلولهای بدن نیز نقشی مهم در این زمینه دارند. چنین یافته‌هایی نه‌تنها درهای جدیدی برای درمان‌های پزشکی باز می‌کنند، بلکه به درک عمیق‌تری از فرآیندهای یادگیری و حافظه منجر می‌شوند. این تحقیق که در مجله Nature Communications منتشر شده، افق‌های تازه‌ای برای تحقیقات آتی در این حوزه گشوده است.
با نگاه به آینده، باید مفهوم حافظه را فراتر از مغز در نظر بگیریم و بدن انسان را به‌عنوان شبکه‌ای پویا از ذخیره و یادگیری اطلاعات ببینیم. بررسی نقش حافظه در سلولهای غیر مغزی تنها شروعی برای درک عمیق‌تر این پدیده شگفت‌انگیز است.

منبع:

https://www.nyu.edu/about/news publications/news/2024/november/memories-are-not-only-in-the-brain–new-research-finds.html

علائم روانی در بیماران اندومتریوز مغزی

علائم روانی در بیماران اندومتریوز مغزی

اندومتریوز مغزی یک پدیده نادر است که در آن بافت‌های اندومتریوز به طور غیرمعمول در مغز یافت می‌شوند و می‌توانند تغییرات عصبی و روانی قابل توجهی ایجاد کنند. این بیماری معمولاً با علائم فیزیکی شناخته می‌شود، اما تحقیقات اخیر نشان داده‌اند که ممکن است تغییرات مغزی و اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و نوسانات خلقی نیز در بیماران مبتلا به اندومتریوز مغزی مشاهده شوند. در این مقاله به بررسی علائم روانی در بیماران مبتلا به اندومتریوز مغزی پرداخته شده است و تلاش می‌شود تا رابطه میان تغییرات مغزی و علائم روانی ناشی از این بیماری مورد بررسی قرار گیرد.

اندومتریوز و درگیری‌های غیرمعمول آن

اندومتریوز یک بیماری زنان است که در آن غدد و بافت‌های داخلی رحم به طور غیرطبیعی در مکان‌هایی خارج از حفره رحم قرار می‌گیرند. این بافت‌ها به تغییرات هورمونی پاسخ می‌دهند و می‌توانند منجر به خونریزی داخلی، التهاب، تشکیل عروق جدید و ایجاد فیبروز شوند.
این بیماری عمدتا در زنان در سنین باروری، معمولاً بین ۲۵ تا ۲۹ سالگی تشخیص داده می‌شود، اما امکان بروز آن در نوجوانی نیز وجود دارد. شیوع اندومتریوز در میان زنان نابارور حدود ۲۵ تا ۵۰ درصد گزارش شده است و ۷۱ تا ۸۷ درصد از زنان مبتلا به درد مزمن لگنی نیز ممکن است به این بیماری دچار باشند. یائسگی، چه به صورت طبیعی و چه القایی، معمولاً باعث کاهش یا بهبود علائم اندومتریوز می‌شود.

علائم و محل‌های درگیر در اندومتریوز

بافت‌های غیرطبیعی رحم معمولاً در تخمدان‌ها، لیگامان‌های رحم، دیواره‌های راست روده و مثانه، پرده صفاق لگن، گردن رحم، لب‌ها و واژن یافت می‌شوند. در بیشتر موارد، اندومتریوز مرکزی به بخش پایینی نخاع و دم اسبی مرتبط است، اما موارد نادری از آسیب به مغز نیز گزارش شده است.
علائم این بیماری شامل درد قاعدگی، درد هنگام رابطه جنسی، مشکلات دفع مدفوع و ادرار، درد لگن، نفخ، تهوع، استفراغ، وجود خون در ادرار و مشکلات مثانه می‌شود.

رابطه بین اندومتریوز، اختلالات روانی و داروهای هورمونی

اندومتریوز می‌تواند با دارو یا جراحی درمان شود. درمان دارویی معمولاً شامل استفاده از هورمون‌هایی مانند پروژسترون، استروژن و داروهای خاص برای موارد مقاوم است. جراحی نیز برای برداشتن بافت‌های اندومتریوز به منظور کاهش علائم و افزایش احتمال باروری انجام می‌شود. با این حال، عود بیماری بسیار شایع است.
نرخ بالای عود بیماری و درگیری اعضای مختلف بدن نشان‌دهنده آن است که اندومتریوز یک بیماری سیستمیک محسوب می‌شود.

  • مفهوم “اندومتریوز مغزی” و تغییرات مغزی

تحقیقات جدید حاکی از آن است که این بیماری ممکن است باعث التهاب و تغییرات متابولیکی شود که حتی مغز را نیز تحت تأثیر قرار دهد. اصطلاح “endometriosis brain” برای توصیف این تغییرات مغزی استفاده می‌شود. تغییراتی در حجم ماده خاکستری و بیان ژن‌ها در نواحی مرتبط با درد، احساسات، شناخت و انگیزه مشاهده شده است که می‌تواند به بروز علائم روانی منجر شود.

  • تأثیر درد مزمن و داروهای هورمونی بر مغز

البته این تغییرات مغزی لزوما ناشی از اندومتریوز نیستند. درد مزمن لگن به تنهایی می‌تواند عاملی بروز اختلالات روانی و تغییرات مغزی باشد. علاوه بر این، داروهای هورمونی مانند برخی از داروهای ضدبارداری نیز ممکن است باعث نوسانات خلقی و افسردگی شوند. همچنین، ممکن است عوامل ناشناخته‌ای میان اندومتریوز و برخی اختلالات روانی مشترک باشند.

  • ارتباط میان اندومتریوز و اختلالات روانی

اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی، و اعتیاد در زنان مبتلا به اندومتریوز شایع‌تر از دیگران است. زنانی که سابقه مشکلات روانی دارند نیز بیشتر در معرض خطر ابتلا به اندومتریوز هستند. در این میان، اختلال دوقطبی به نظر می‌رسد ارتباط بیشتری با اندومتریوز دارد. جالب اینکه شیوع اختلال دوقطبی در زنان مبتلا به اندومتریوز بیشتر از زنانی است که به دلایل دیگر دچار درد مزمن لگن هستند. این ارتباط احتمالاً به حساسیت مشترک به نوسانات هورمونی مرتبط است.

  • تأثیر علائم روانی بر تغییرات مغزی

در نهایت، تغییرات روانی ممکن است تنها نشانه‌های مشکلات مغزی ناشی از اندومتریوز باشند. ضایعات اندومتریوز در مغز می‌توانند علت بروز علائم روانی در برخی بیماران باشند. با این حال، تاکنون موردی از اختلالات روانی به‌طور مستقیم مرتبط با اندومتریوز مغزی گزارش نشده است.

مطالعه موردی: نمونه‌هایی از درگیری اندومتریوز مغزی

در اینجا درباره یک بیمار با اندومتریوز مغزی صحبت می‌کنیم که به خاطر اقدام به خودکشی و تشخیص اختلال دوقطبی و اختلال پانیک به بخش روانپزشکی مراجعه کرد. این بیمار بیش از ۲۵ سال دچار مشکلات خلقی بود. ویژگی‌های غیرمعمول و نوسانات خلقی او وضعیت را پیچیده کرده و به طور فرضی به ضایعات بافت اندومتریوز در مغز او ارتباط داشت. ما همچنین به بررسی مقالات علمی درباره اندومتریوز مغزی و مخچه‌ای پرداختیم تا علائم روانی قبلاً گزارش شده را پیدا کنیم.

  • سابقه پزشکی و خانوادگی

خانم L.B.، یک زن ۵۰ ساله با تشخیص اختلال دوقطبی و پانیک، در ۴۶ سالگی به دلیل اقدام به خودکشی در یک دوره هیپومانیک به بیمارستان مراجعه کرد. در خانواده او سابقه افسردگی، به ویژه از سمت مادر، مشاهده شده است. از دوران نوجوانی، او ویژگی‌های شخصیتی خاص و واکنش‌های عاطفی بالایی داشته است.

  • علائم اولیه اندومتریوز

علائم اندومتریوز او از ۲۳ سالگی با دردهای قاعدگی و شکمی آغاز شد. تشخیص بیماری پس از مشاهده کیست تخمدانی و گره‌های روده‌ای تأیید شد که نیاز به جراحی داشتند. علائم بعدی او شامل دردهای لگنی و دیسپارونی (درد در حین رابطه جنسی) بود که با درمان‌های هورمونی کنترل نشدند.

درمان‌های انجام‌شده و عوارض

  • جراحی‌های متعدد و درمان‌های هورمونی

او هفت بار جراحی برای برداشتن کیست‌ها و در نهایت برداشت رحم و تخمدان‌ها در ۴۵ سالگی انجام داد. درمان با آنالوگ‌های GnRH در ۲۸ سالگی به دلیل بروز علائم روانی قطع شد.

  • شروع نوسانات خلقی و مشکلات روانی

نوسانات خلقی از اوایل بزرگسالی وجود داشت، اما علائم جدی روانی مانند افسردگی و حملات پانیک با آغاز درمان هورمونی در ۲۸ سالگی شدت گرفتند. او در ۳۲ سالگی اولین دوره هیپومانیک خود را تجربه کرد که به نوسانات مکرر خلق و افسردگی منجر شد.

علائم عصبی و کشف ضایعات مغزی

  • شروع علائم عصبی

از ۳۵ سالگی، علائم عصبی شامل سردردهای مداوم، بی‌حسی دست، مشکلات بینایی، استفراغ، و سرگیجه ظاهر شدند. MRI مغز دو ضایعه در نیم‌کره چپ و رسوبات هموسیدرین در نیم‌کره راست را نشان داد. این ضایعات به عنوان اثرات ایسکمی فرض شدند، اما ارتباط احتمالی با اندومتریوز مغزی نیز مطرح بود.

  • تأثیر یائسگی القایی

یائسگی القایی علائم زنانگی و عصبی بیمار را کاهش داد، اما علائم روانی ادامه یافتند.

تشدید وضعیت روانی و بستری در روانپزشکی

  • بحران‌های روانی و اقدام به خودکشی

در ۴۶ سالگی، بیمار در یک دوره هیپومانیک دچار رفتارهای خودتخریبی شد که منجر به سوءاستفاده از دارو و اقدام به خودکشی گردید. او به دلیل وخامت حال به واحد روانپزشکی منتقل شد.

  • بررسی مجدد مغزی

MRI مجدد نشان داد که ضایعات مغزی تغییر یافته‌اند. مشاوره عصبی و زنان فرض کردند که این ضایعات، کانون‌های اندومتریوزی مغزی هستند که پس از یائسگی تغییر شکل داده‌اند.

سایر مطالعات انجام‌شده:

طی یک بررسی سیستماتیک، هفت گزارش مورد بررسی قرار گرفت. یکی از این گزارش‌ها به دلیل تمرکز بر بیمارانی که دچار خونریزی زیر عنکبوتی مکرر بودند و احتمالاً به دلیل بافت اندومتریوز در کانال نخاعی بود، حذف شد. همچنین گزارش دیگری به دلیل تمرکز بر مشکلات عصبی ناشی از درد مزمن یا مشکلات روانی در بیماران اندومتریوزی حذف گردید. در نهایت، هفت مورد دیگر از بیماران مبتلا به اندومتریوز مغزی از منابع جمع‌آوری و خلاصه شدند.

عدم وجود اختلالات روانی در بیشتر موارد

هیچ‌یک از موارد گزارش شده شامل اختلالات روانی نبودند و تنها یک زن ۳۹ ساله با سه سال سابقه توهمات ناشی از صرع قاعدگی علائم روانی و عصبی داشت. این بیمار مبتلا به اندومتریوز لگنی بود و علائم صرع او به‌طور خاص با قاعدگی‌اش مرتبط بود. MRI مغز نشان داد که رسوبات هموسیدرین در ناحیه خاصی وجود دارد. درمان اولیه با داروی پروژسترون بهبودی به همراه نداشت، اما داروهای آنالوگ GnRH تجویز شدند که موجب بهبودی کامل علائمش شد. با این حال، به‌دلیل عوارض جانبی زیاد، درمان متوقف شد و پس از قطع درمان، علائم دوباره عود کردند. داروی جدیدی به نام دینواگست تجویز شد که پس از ۲۴ هفته، تمامی دردهای لگن، درد قاعدگی و صرع بیمار به‌طور کامل بهبود یافت.

صرع‌های مرتبط با دوره قاعدگی

در موارد دیگر، صرع‌ها به‌طور خاص با دوره قاعدگی مرتبط بودند. یکی از این موارد مربوط به زن ۳۱ ساله‌ای بود که در روز اول قاعدگی دچار صرع‌های جزئی می‌شد. او هر ۳۰ دقیقه یک بار دچار حمله می‌شد و در این زمان احساس بی‌حسی و سردی در پای چپش داشت. نوار مغزی نشان داد که فعالیت‌های مغزی‌اش طبیعی است و هیچ نشانه‌ای از صرع مشاهده نشد. در سی‌تی‌اسکن، سه ضایعه در نواحی خاصی از مغز پیدا شد که MRI نشان داد این ضایعات قبلاً خونریزی کرده‌اند. بیمار تحت جراحی قرار گرفت و بررسی بافتی نشان داد که غدد اندومتریال در این نواحی وجود دارند. پس از جراحی، بیمار داروی دانازول دریافت کرد و دیگر دچار صرع نشد.

سردردهای شدید با حملات کانونی

در موردی دیگر، همکاران یک زن ۴۱ ساله را توصیف کردند که به دلیل درد مزمن لگن، قاعدگی شدید و درد قاعدگی به پزشک مراجعه کرده بود. او عمل جراحی لاپاراسکوپی و ابلیشن اندومتریال انجام داد، اما دو ماه بعد از جراحی، سردردهای شدیدی در سمت راست صورتش آغاز شد. این سردردها بیش از ۲۰ بار در روز اتفاق می‌افتادند و با حملات کانونی همراه بودند که مشکلات حسی و حرکتی در دست و لرزش در انگشت اشاره‌اش به دنبال داشت. این علائم با قاعدگی‌اش مرتبط بودند.
MRI و سی‌تی‌اسکن مغز نشان داد که یک ناهنجاری در مغز وجود دارد، اما نوار مغزی طبیعی بود. داروی کاربامازپین برای درمان حملات کانونی تجویز شد و بیمار جراحی دیگری برای کاهش خونریزی قاعدگی انجام داد. پس از تجویز داروی GnRH به مدت سه ماه، علائم عصبی او ناپدید شدند، اما پس از قطع دارو و از سرگیری قاعدگی، سردردها و حملات دوباره برگشتند. به دلیل عدم تمایل او به جراحی، بیمار به مدت دو سال تحت درمان با داروهای ضد صرع قرار گرفت. در نهایت، با جراحی هیستروکتومی و برداشتن تخمدان‌ها، مشکلات عصبی بیمار برطرف شدند.

موارد صرع بدون ارتباط با قاعدگی

در برخی موارد، حملات صرع ارتباطی با دوره قاعدگی نداشتند. اولین مورد در سال ۱۹۸۷ مربوط به زن ۲۰ ساله‌ای بود که به دلیل حملات صرع و سردردهای شدید به بیمارستان مراجعه کرده بود. او سه سال سردرد ضربانی در ناحیه پس‌سری داشت که هیچ ارتباطی با قاعدگی نداشت. سی‌تی‌اسکن نشان داد که یک ضایعه در ناحیه خاصی از مغز وجود دارد. بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت و در آن کیستی پیدا شد که مایع قهوه‌ای رنگ داشت. بررسی بافتی نشان داد که بافت اندومتریال در کیست وجود دارد. پس از جراحی، بیمار با داروی دانازول درمان شد و سردرد او به‌طور کامل برطرف شد.

تشخیص اندومتریوز مغزی

در نهایت، در موردی دیگر از یک زن ۴۴ ساله که مبتلا به صرع مرتبط با اندومتریوز مغزی بود، از زمان قاعدگی او دچار صرع، درد قاعدگی، ناراحتی لگنی و مشکلات روده‌ای شده بود. با وجود اینکه MRI مغز هیچ ضایعه‌ای نشان نداد، درمان با داروهای GnRH تأثیر مثبتی داشت و تعداد و مدت حملات صرع بیمار به‌طور قابل توجهی کاهش یافت. عمل جراحی برای برداشتن تخمدان‌ها و لوله‌های فالوپ انجام شد و علائم بیمار کاهش یافت.

بررسی مشکلات عصبی و روانی در زنان مبتلا به اندومتریوز مغزی

تمامی موارد گزارش شده، از جمله مورد مطالعه ما، شامل زنانی با علائم عصبی و روانی بودند که در سنین باروری (۲۰ تا ۴۴ سال) دچار مشکلات عصبی شده‌اند. در بیشتر این موارد، علائم عصبی غالب بودند و هیچ اختلال روانی گزارش نشده بود، به‌جز یک مورد که توهمات به عنوان نشانه‌ای از حمله‌های شناختی توصیف شد. در برخی از این بیماران، آسیب‌های مغزی مشاهده شده بود که ممکن است تأثیرات روانی قابل توجهی داشته باشد.

نتیجه‌گیری

اندومتریوز مغزی باید در بیمارانی که دچار علائم عصبی و روانی هستند، به‌ویژه در زنانی که سابقه اندومتریوز لگنی دارند، مد نظر قرار گیرد. اگرچه تغییرات مغزی ناشی از اندومتریوز در تصویربرداری مغزی ممکن است همیشه به وضوح قابل مشاهده نباشد، اما وجود علائم روانی مانند افسردگی، اضطراب و نوسانات خلقی می‌تواند به تشخیص این وضعیت کمک کند. درمان‌های مناسب و دقیق می‌توانند به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کنند، بنابراین توجه به علائم روانی و بررسی دقیق آن‌ها در کنار سایر علائم فیزیکی این بیماری ضروری است.

منبع:

Elefante C, Brancati GE, Oragvelidze E, Lattanzi L, Maremmani I, Perugi G. Psychiatric Symptoms in Patients with Cerebral Endometriosis: A Case Report and Literature Review. J Clin Med. 2022 Dec 4;11(23):7212. doi: 10.3390/jcm11237212. PMID: 36498786; PMCID: PMC9738496.

ویتامین C و تأثیر آن بر بهبود علائم پیلونفریت

ویتامین C و تأثیر آن بر بهبود علائم پیلونفریت

عفونت ادراري شايع ترين عفونـت بيمارسـتاني و هـمچنـين دومـين عفونـت شـايع در بـين جمعيـت عمـومي مي باشد. به طوري كه سالانه بيش از 11 ميليون مراجعـه بـه مطــب پزشــكان را در ايــالات متحــده امريكــا تــشكيل مي‌دهد. عفونت ادراري بر حسب محل درگيري سيستم ادراري به انـواع يورتريـت، سيـستيت و پيلونفريت تقـسيم مي شود. و در اين ميان پيلونفريـت نـسبت بـه انـواع ديگـر خطرناكتر و داراي عوارض جدي مي باشد. سالانه بـيش از 250000 مورد پيلونفريت در ايالات متحده رخ مي دهـد و تقريباً 200000 بيمار نياز به بستري پيدا مي كنند. این عفونت معمولاً به‌دلیل ورود باکتری‌ها به سیستم ادراری ایجاد می‌شود. پيلونفريت می‌تواند منجر به بروز علائم ناخوشایند و شدید، از جمله تب، درد پهلو، و سوزش ادرار شود. طی سال‌های اخیر، با افزایش نگرانی‌ها درباره مقاومت باکتریایی نسبت به آنتی‌بیوتیک‌ها و عوارض جانبی آن‌ها، محققان به دنبال درمان‌های جایگزین و مؤثر برای این بیماری هستند. یکی از این درمان‌ها، ویتامین C است که به‌دلیل ویژگی‌های آنتی‌اکسیدانی و اثرات احتمالی آن بر اسیدی کردن ادرار، مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، تأثیر ویتامین C بر بهبود علائم پیلونفریت بررسی و نتایج مطالعات مختلف در این زمینه تحلیل می‌گردد.

ضرورت تحقیق

بــــا توجــه بــه افــزايش مــوارد مقاومــت بــه آنتي بيوتيك هاي رايج و عوارض جانبي بـالقوه هـر دارو ، مطالعات متعددي جهت يافتن درمان هاي جـايگزين در مــورد عفونــت ادراري صــورت پذيرفتــه اســت. به عنوان مثال می‌توان به نقـش کرنبری در درمان و جلـوگيري از عفونـت ادراري اشـاره كـرد. در مطالعـات صــورت‌گرفــته، كــاهش چــشمگيري در ميــزان عفونــت ادراري مشاهده شده‌اسـت. در ايـن مطالعـات عنـوان‌شده كه زغال‌اخته مي‌تواند با مكانيسم اسيدي‌كردن ادرار و هـمچنـين جلـوگيري از چـسبندگي بـاكتري‌هـا بـه ديواره دستگاه ادراري، به كاهش ميزان عفونـت ادراري کمک کند.

ویتامین C و عفونت ادراری

تحقیقاتی در مــورد نقــش ويتــامين C در درمــان و جلوگيري از عفونت ادراري صـورت پذيرفتـه‌است. ولی اكثر این مطالعات، آزمايشگاهي و حجم نمونه در آن كم بوده است. اگرچه مكانيزم عمـل ويتـامين C در درمان و جلـوگيري از عفونـت ادراري بـه درسـتي شـناخته نـشده، اما برخـي از مطالعـات، ويتـامين C را بـا مكانيزم اسيدي كردن ادرار و در نتيجه اثر باكتريواستاتيك آن بــه طــور مــستقيم در درمــان و پــيشگيــري مــؤثر دانسته‌اند. از طرفي در مطالعه‌ای که كارلسون و همكـاران در سـال 2001 انجام داده‌اند، افـزايش توليـد نيتريـت اكـسيد از نيتريـت حاصل از توليـد بـاكتری هـا در ادرار اسـيدي را بـه عنـوان خاصيت آنتـي باكتريـال ويتـامين C مطـرح كـرده‌انـد. ويتــامين C داراي عــوارض كمــي از جملــه عــدم تحمــل گوارشي، ايجاد واكنش سنگ هاي اگزالاتي است كـه در مورد اخيـر اخـتلاف نظـر وجـود دارد. به طور کلی، باتوجه مصرف گـسترده آن در جوامـع، این دارو بـي خطـر و كم‌عارضه به شمار مي‌رود.

روش تحقیق تأثير ویتامین C بر بهبود علائم پیلونفریت

در حال حاضر درمان‌هاي آنتي بيوتيكي متعددي براي پيلونفريت وجود دارد. در اكثر موارد بيمار مجبـور به بستري (گاهي تا چندين روز) و تحمـل عـوارض جـانبي داروهاست. بنابراين با توجه به هزينه‌هاي هنگفت، عدم وجـود امكانات كافي در بيمارسـتان هـا و … الـزامات بررسـي راه‌هـاي جديد درماني جهت كاهش زمان بـستري و كـاهش عوارض ناشي از پيلونفريت، منطقي به نظر مي‌رسد. با توجـه به اينكه تاكنون مطالعـه‌ای در خـصوص تـاثير ويتـامين C بـه صــورت آزمايــشگاهي بــر بهبــود علائــم پيلونفريــت صورت نگرفته است لذا بر آن شديم تا در اين مطالعه نقش ويتامين C را به عنوان مكمـل در بهبـود علائـم پيلونفريـت مورد بررسي قرار دهیم.

  • طراحی مطالعه:

ايــن مطالعــه يــك بررســي كارآزمــايي بــاليني دوسـوكور بـا كنتـرل تـصادفي مـي‌باشـد. و بـر روي 64 نفر از افـراد بـالغ مبـتلا بـه پيلونفريـت حـاد كـه بـا تـشخيص متخصص عفوني بستري می‌شدند، صورت پذیرفته‌است. طبـق تعريف پيلونفريت به عفونت پارانشيم كليـه گفتـه‌شده كه براساس كشت ادرار (رشد بـيش از 105كلـوني در هـر ميلي ليتر از نمونـه ميـاني ادرار) و علائـم بـاليني هـمچـون ســــوزش ادراري، تكــــرر ادرار، فوريــــت در ادرار، درد سوپراپوبيك به همراه درد پهلو و كمر با و يا بـدون علائـم سيستميك (تب، لرز، درد شـكم، تهـوع و اسـتفراغ ) و نيـز نشانه‌هايي همچون تب و وجود حساسيت زاويـه دنـده‌اي – مهره‌اي با و يا بدون لكوسيتوز تشخيص داده‌مي‌شـود.

  • نمونه‌ها:

نمونه‌ها از بين افراد مبتلا به پيلونفريت كـه معيارهاي ورود به مطالعه را داشتند انتخاب‌شده‌اند. همچنین براي تمام بيماران آنـاليز ادراري، كشت ادرار و سونوگرافي كليه و مجاري ادراري جهت بررسي وجـود اخـتلال عملكـردي يـا آناتوميـك در بدو بستري انجام شـده‌است.

  • شـرايط ورود بـه مطالعـه:

شـرايط ورود بـه مطالعـه شـامل عدم وجود سابقه سنگ كليه، عدم وجود عوامـل تـضعيف كننده سيـستم ايمنـي (بـدخيمي‌هـا، پيونـد عـضو، مـصرف داروهاي كاهنده سيـستم ايمنـي)، عـدم ابـتلا بـه ديابـت و اختلال عملكرد كليه، عدم مصرف آنتي بيوتيك طي 1 الـي 2 ماه اخير و عدم ابتلا به زخم معده مي‌گرديد.

  • روش تصادفی‌سازی و گروه‌بندی:

بيمـاران بـا اسـتفاده از روش تـصادفي گـروه‌بنـدي‌شـده‌اند. سپس در بلوك‌هاي 2 طبقه به صورت تصادفي در دو گـروه درمـان با ويتامين) C گروه (A و درمان با پلاسـبو )گـروه (B قـرار گرفتنـد. حجـم نمونـه بـا استفاده از فرمول مقايسه نسبت‌ها در هر گروه 32 نفر تعيين شد. جهت انجام مطالعه كپسول‌هايي مشابه، حاوي ويتـامين 250C ميلـي گـرم و نـشاسته تهيـه شـده‌است. کپسول‌ها توسـط اسـتاد مجري طرح، به ترتيب در ظروف مشخص‌شـده بـا حـروف A و B قرار داده‌شـدند.

  • پروتکل درمان:

كليه بيماران هر دو گــروه، درمــان پايــه جهــت پيلونفريــت را كــه شــامل سفترياكسون 50 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم (حداكثر 2 گرم در روز) مي‌گرديد را بـه صـورت وريـدي منقـسم در 2 دوز در طول مـدت بـستري دريافـت كردنـد. و همزمـان برحسب اين كه در گروه A يا B قرار گرفته‌اند، توسـط فردي كه از محتويات ظروف اطلاعي نداشـت، روزي سـه عدد كپسول به هر بيمار تعلق می‌گرفت.

ارزیابی علائم و نتایج تحقیق تأثير ویتامین C بر بهبود علائم پیلونفریت

بـراي كليـه بيمـاران، آزمـايش آنـاليز ادراري در روزهاي اول و دوم بستري توسط مجري طرح درخواسـت شد. سپس بيماران هر روز بعدازظهر، توسط ايـشان ويزيـت؛ و وجود يا عدم وجود نشانه‌هـاي بيمـاري شـامل تـب، ســوزش ادراري، درد پهلــو يــا شــكم و تهــوع و اســتفراغ بررســي می‌شد. و بــه همــراه مــوارد پيــوري، نيتريــت و pH ادرار موجود در آزمايش آنـاليز ادراري در فـرم اختـصاصي هـر بيمار ثبت مـي‌گردید.

  • معیارهای حذف از مطالعه

در صـورت وجـود اخـتلال سـاختاري / عملكــردي مجــاري ادراري و يــا وجــود ســنگ كليــه در گزارش سونوگرافي و نيز عدم قطع تـب بعـد از 72 سـاعت از شروع درمان به عنوان پيلونفريت عارضه‌دار‌شده، در نظرگرفته و بيمار از مطالعه حـذف و بيمـار ديگـري جـايگزين وي مي شد.

  • معیار ترخیص و پیگیری

معيار ترخيص بيمـاران بهبـود علائـم عمـومي به خصوص قطع تب بود. در زمـان تـرخيص بيمـاران مجـدداً توسط مجري طرح ويزيت شدند. و توصيه هاي لازم بابت مصرف مايعات فـراوان و رسـاندن فعاليـت هـاي روزانـه بـه حداقل، به آن‌ها ارائه گردید. بعلاوه درمـان سـرپائي در دو گروه به صورت مصرف قرص سيپروفلوكساسين 500 ميلي گرم دو بار در روز به همراه كپسول هـاي تهيـه‌شـده تـا 14 روز ادامــه يافــت. بــه بيمــاران توصــيه شــد در هفتمــين و چهاردهمين روز بعد از ترخيص دوباره به درمانگاه مراجعه كنند. طــي مطالعــه تقريبــاً نيمــي از بیماران هــر دو گــروه پيگيري كامل را انجام ندادند. در نتیجه افـراد همــسانی كــه جديــد بــستري مــي‌شــدند و شــرايط ورود به مطالعه را داشتند، جايگزين آن‌ها شدند.

نتایج و تحلیل داده‌ها:

  • تأثیر ویتامین C بر زمان قطع تب

در مطالعه حاضر بـين زمـان قطـع تـب در گـروه مورد و شاهد تفاوت معني داري وجود دارد. به طـوري كـه قطع تب در گروه ويتـامين C بـه طـور ميـانگين 12 سـاعت زودتر رخ داد. با استناد به اين نكتـه كـه تـب از نـشانه هـاي حــدت و شــدت بيمــاري بــوده و باعــث ايجــاد عوارضــي همچــون بــيحــالي، اخــتلال در انجــام كارهــاي روزانــه، دهيدراتاسيون، يبوست و افـزايش احتمـال تـشنج در بيمـار مستعد مي شود، قطع زودتر آن نشانه بهبودي سريع تر بيمار، كـاهش عـوارض و سـرانجام كـاهش طـول مـدت بـستري اســت. به نظـر مـي رسـد اسـتفاده از ويتـامين C بـه عنـوان درمان كمكي در مطالعه حاضر مفيد بوده است.

  • مقایسه زمان قطع سوزش ادرار

زمان قطع سوزش ادرار در گروه مورد نسبت به گروه شاهد تفاوت معني داري را نـشان مـي‌دهـد. همان طور كه مـيدانـيم سـوزش ادرار باعـث آزار بيمـار و اختلال در ادرار كردن مي شود. با توجه به اين كه قطع ايـن علامت در بيماراني كه ويتامين C مصرف كرده‌اند، تقريبـاً يك روز سريعتر رخ‌داده، بنـابراين اسـتفاده از ايـن دارو در اين مورد نيز مي‌تواند مفيد واقع شود.

  • تأثیر ویتامین C بر علائم تهوع و استفراغ

مــصرف ويتــامين C در بهبــود علائــم تهــوع و استفراغ تأثيري نداشت. ولي اين علائم حداكثر تا روز دوم به طول انجاميد، و در تعـداد كمي از افـراد (حـدوداً 10 درصـد) بـه سـرعت رفـع گردید. لذا مقايسه دقيق ممكـن نبـود و بررسـي‌هـاي بيـشتر جهــت تــاثير آن بــر ســرعت كــاهش علائــمی چــون تهــوع و استفراغ بر حسب ساعت توصيه مي‌شود.

  • بررسی درد پهلو و شکم

در مورد درد پهلو يا شكم نيز تفاوت معني داري از لحاظ آماري مشاهده نگرديد. البته درد براساس وجود يا عدم وجود آن ثبت گردیده و بهتـر اسـت در بررسـي هـاي تكميلي شدت درد براساس مقياس ديداري درد ثبت و مقايسه گردد.

  • تأثیر ویتامین C بر pH ادرار

ويتامين C بر روي pH نيـز از نظـر آمـاري تـأثير قابل توجهي نداشت. البته اين مسئله با مطالعـه‌اي كـه توسـط بروكه در سال 2006 صورت پـذيرفت همخـواني دارد. اين در حاليست كه طبق مطالعه كارلسون و همكاران در سـال 2001 ويتـامين C در اسـيدي‌كـردن ادرار مـؤثر شــناخته شــده‌اســت؛ و این نتیجه بــا نتــايج مطالعــه حاضر متفــاوت مي‌باشد. علت ايـن تنـاقض مـي‌توانـد نـشأت‌گرفته از خطاي آزمايشگاهي حاصـل از انـدازه گيـري pH ادرار بــا روش ثبــت نــواري باشــد. تغييــرات نيتريت در دو گروه تفاوت معناداري نداشـت ولـي بـا در نظرگرفتن اين كه موارد مثبت زياد نبوده و حجم نمونه به‌دست‌آمده براي مقايسه كافي نمي‌باشد، بررسي‌هاي بيـشتری توصيه مي‌گردد.

  • تغییرات نیتریت و پیوری

در رابطه با پيوري نيز تفاوتي از لحاظ آماري بين دو گروه مورد و شاهد در روزهاي 1 ، 2 ، 7 و 14 مـشاهده نگرديد. از آنجـائي كـه پيـوري نيـز بـه صـورت داشـتن يـا نداشتن ثبت شده بود و اندازه گيري كمي انجام نـشد، بهتـر است در بررسي هاي بعدي به صورت كمي مقـادير پيـوري ثبت و مقايسه گردد.

  • عوارض جانبی ویتامین C

هيچ يك از بيماران به دليـل عـوارض جانبي ویتامین C از جملـه سـنگ هـاي ادراري و نـاراحتي گوارشـي از مطالعـه خـارج نـشدند و تحمـل دارو بخـوبي ممكن بود كه با توجـه بـه شـيوع كـم عـوارض ويتـامين C دور از انتظار نبود. درسونوگرافي كنتـرل پايـان درمـان نيـز درهيچ موردي، سنگ ادراري گزارش نشد.

  • پیشنهادات برای درمان پيلونفريت

با توجه به آثار مشاهده‌شده در مطالعه، عدم وجود عارضه جانبي، ارزان و دردسترس بودن ويتامين C، افزودن آن به عنوان داروي كمكي در درمان پيلونفريت ممكن است مفيد باشد. اين امر بويژه در خانم ‌هاي باردار كه در خطر زايمان زودرس هستند يا افراد مسن كه عفونت با منشا ادراري مي‌تواند در آنها تهديدكننده حيات باشد، توصيه مي‌گردد.

نتیجه‌گیری

بر اساس یافته‌های موجود، ویتامین C می‌تواند به‌عنوان یک درمان کمکی در بهبود علائم پیلونفریت مؤثر باشد. این ویتامین با خاصیت اسیدی کردن ادرار و همچنین کاهش مدت زمان بروز علائم عفونت به بهبود سریع‌تر بیماران کمک می‌کند. با توجه به عدم وجود عوارض جانبی جدی، می‌توان ویتامین C را به‌عنوان گزینه‌ای ایمن و مؤثر در مدیریت پیلونفریت پیشنهاد داد. با این حال، تحقیقات بیشتری برای بررسی جزئیات دقیق‌تر و تأثیرات طولانی‌مدت آن لازم است تا این درمان به‌عنوان بخشی از پروتکل‌های درمانی استاندارد در نظر گرفته شود.

منبع: زرین فر، نادر، سرمدیان، حسین، سیروس، علی، دانشمند، محمدعلی، و پیراسته، شادی. (1388). تاثیر ویتامین C بر بهبود علایم پیلونفریت. مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک.